گذشتهی ساده:
casedشکل سوم:
casedسومشخص مفرد:
casesشکل جمع:
casingsپوشش، غلاف، روکش، اندود، لوله جداری، لوله محافظ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
salami casing
پوست (یا روکش) کالباس
well casing
لولهی جدار چاه
میخ جعبه، میخ روکش کار، میخ بیسر
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «casing» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/casing