با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Jacket

ˈdʒækɪt ˈdʒækɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    jacketed
  • شکل سوم:

    jacketed
  • سوم‌شخص مفرد:

    jackets
  • وجه وصفی حال:

    jacketing
  • شکل جمع:

    jackets

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive countable A1
ژاکت، نیم‌تنه، پوشه، جلد، کتاب، جلد کردن، پوشاندن، در پوشه گذاردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a sport jacket with black trousers
- یک کت اسپورت با شلوار سیاه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد jacket

  1. noun covering
    Synonyms: case, casing, coat, envelope, folder, fur, hide, parka, pelt, sheath, skin, threads, tunic, wrapper, wrapping

Collocations

  • jacket potatoes

    (انگلیس) سیب‌زمینی پخته با پوست

ارجاع به لغت jacket

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jacket» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/jacket

لغات نزدیک jacket

پیشنهاد بهبود معانی