آیکن بنر

لیست کامل روزها، ماه‌ها و فصل‌ها به انگلیسی (۱۰ شهریور تا ۸ مهر معادل سپتامبر)

روز، ماه‌ و فصل انگلیسی (۱۰ شهریور تا ۸ مهر= سپتامبر)

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Stint

stɪnt stɪnt

معنی stint | جمله با stint

adverb noun

محدود کردن، کوتاهی کردن، مضایقه کردن، کم دادن، به قناعت واداشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

He performed his stint satisfactorily.

کارهای محوله‌ی خودش را خوب انجام داد.

a two-year stint as a newspaper reporter

خدمت دو‌ساله به‌عنوان گزارشگر روزنامه

نمونه‌جمله‌های بیشتر

without stint

بی‌مضایقه

America helped her allies without stint.

امریکا بدون مضایقه به متحدان خود کمک کرد.

They will have to stint themselves for months to buy a bicycle.

برای خریدن یک دوچرخه مجبور خواهند بود ماه‌ها صرفه‌جویی کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد stint

  1. verb economize; hold back
    Synonyms:
    save limit define confine restrain economize hold back spare cut corners be sparing tighten belt go easy on be frugal make ends meet pinch skimp on scrimp penny-pinch be stingy roll back withhold begrudge grudge stash squirrel sock away save for rainy day scrape be parsimonious
    Antonyms:

ارجاع به لغت stint

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stint» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stint

لغات نزدیک stint

پیشنهاد بهبود معانی