آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۶ خرداد ۱۴۰۳

    Tour

    tʊr tʊə

    گذشته‌ی ساده:

    toured

    شکل سوم:

    toured

    سوم‌شخص مفرد:

    tours

    وجه وصفی حال:

    touring

    شکل جمع:

    tours

    معنی tour | جمله با tour

    noun countable A2

    سفر گردش، گشت، تور

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی سفر

    مشاهده

    summer tours

    گشت‌های تابستانی

    a tour guide

    راهنمای گشت

    noun countable A2

    سفر، تور (بازدید برنامه‌ریزی‌شده از چندین مکان توسط سیاست‌مداران یا تیم‌های ورزشی یا گروهی از اجراکنندگان و غیره برای هدف خاصی)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    He is currently on a lecture tour.

    فعلاً برای انجام سخنرانی در سفر است.

    theater tour

    تور تئاتر

    noun countable

    دوره (مأموریت)

    a two-year tour of duty

    دوره‌ی مأموریت دو‌ساله

    The soldier completed his tour in Afghanistan and returned home safely.

    این سرباز دوره‌ی خود در افغانستان را به پایان رساند و به سلامت به خانه بازگشت.

    verb - intransitive verb - transitive B1

    سفر گردش کردن، گشتن، سیاحت کردن، سفر کردن

    She loves to tour historical sites.

    او عاشق گردش در مکان‌های تاریخی است.

    They plan to tour Europe for their honeymoon.

    آن‌ها قصد دارند برای ماه‌عسل خود به اروپا سفر کنند.

    verb - transitive

    موسیقی ورزش گشتن (اجرا کردن توسط گروه نمایشی و بازی کردن توسط تیم ورزشی و غیره در جاهای مختلف)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ورزش

    مشاهده

    The band plans to tour Europe next summer.

    گروه قصد دارد تابستان آینده در اروپا بگردد.

    The theater company will tour Europe next month.

    این گروه تئاتر ماه آینده اروپا را خواهد گشت.

    noun countable

    مجازی سیر، گشت

    The book provides a tour of the history of science and technology.

    کتاب سیری در تاریخ علم و فناوری ارائه می‌دهد.

    The documentary provided a comprehensive tour of the history of space exploration.

    این مستند گشتی جامع از تاریخچه‌ی اکتشافات فضایی ارائه کرد.

    noun countable

    نوبت

    It's your tour to clean the kitchen tonight.

    نوبت شماست که امشب آشپزخانه را تمیز کنید.

    My tour to mow the lawn is on Saturday morning.

    نوبت من برای چمن‌زنی صبح شنبه است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد tour

    1. noun journey; stint
      Synonyms:
      trip travel excursion outing run voyage expedition jaunt trek progress round time spell shift stint stretch go road circuit course bout hop roundabout round trip cruise getaway swing turn hitch junket peregrination stump trick overnight weekend whistle-stop
    1. verb visit, journey
      Synonyms:
      travel journey vacation go on the road take a trip sightsee explore cruise hop jaunt jet voyage holiday peregrinate globe-trot barnstorm swing stump junket

    Collocations

    on tour

    درحال سفر، در سفر (به‌ویژه برای انجام امور هنری یا شغلی)، در فرویش

    سوال‌های رایج tour

    گذشته‌ی ساده tour چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده tour در زبان انگلیسی toured است.

    شکل سوم tour چی میشه؟

    شکل سوم tour در زبان انگلیسی toured است.

    شکل جمع tour چی میشه؟

    شکل جمع tour در زبان انگلیسی tours است.

    وجه وصفی حال tour چی میشه؟

    وجه وصفی حال tour در زبان انگلیسی touring است.

    سوم‌شخص مفرد tour چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد tour در زبان انگلیسی tours است.

    ارجاع به لغت tour

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «tour» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tour

    لغات نزدیک tour

    • - toulouse-lautrec
    • - toupee
    • - tour
    • - tour d'horizon
    • - tour de force
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.