آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Toupee

tuːˈpeɪ ˈtuːpeɪ

معنی toupee | جمله با toupee

noun countable

پوستیژ، کلاه‌گیس، موی مصنوعی

His toupee dropped off in wind and revealing his bald head.

پوستیژ او در باد افتاد و سر بدون مویش مشخص شد.

He grew bald and bought a toupee.

او کچل شد و یک کلاه‌گیس خرید.

noun countable uncountable

اکستنشن (مو)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

She styled her natural coiffure with a toupee.

او موهای طبیعی خود را با اکستنشن آراست.

Toupees are not only used to increase hair length.

اکستنشن فقط برای بلند کردن قد مو استفاده نمی‌شود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد toupee

  1. noun wig
    Synonyms:
    hairpiece false hair rug hair extension postiche hair weaving hair implant peruke periwig

ارجاع به لغت toupee

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «toupee» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/toupee

لغات نزدیک toupee

پیشنهاد بهبود معانی