پوستیژ، کلاهگیس، موی مصنوعی
His toupee dropped off in wind and revealing his bald head.
پوستیژ او در باد افتاد و سر بدون مویش مشخص شد.
He grew bald and bought a toupee.
او کچل شد و یک کلاهگیس خرید.
اکستنشن (مو)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She styled her natural coiffure with a toupee.
او موهای طبیعی خود را با اکستنشن آراست.
Toupees are not only used to increase hair length.
اکستنشن فقط برای بلند کردن قد مو استفاده نمیشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «toupee» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/toupee