با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Rug

rʌɡ rʌɡ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    rugged
  • شکل سوم:

    rugged
  • سوم شخص مفرد:

    rugs
  • وجه وصفی حال:

    rugging
  • شکل جمع:

    rugs

معنی و نمونه‌جمله

  • noun countable B1
    قالیچه، فرش کردن
    • - Persian rugs are world-famous.
    • - قالی‌های ایران شهرت جهانی دارند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد rug

  1. noun carpet
    Synonyms: carpeting, floor covering, mat, matting, runner, shag, tapestry, throw rug, wall-to-wall carpeting
  2. noun hairpiece
    Synonyms: false hair, hair extension, hair implant, hair weaving, toupee, wig

ارجاع به لغت rug

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rug» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rug

لغات نزدیک rug

پیشنهاد بهبود معانی