گذشتهی ساده:
ruggedشکل سوم:
ruggedسومشخص مفرد:
rugsوجه وصفی حال:
ruggingشکل جمع:
rugsقالیچه، قالی، گلیم
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
Persian rugs are world-famous.
قالیهای ایران شهرت جهانی دارند.
The cat curled up on the soft rug.
گربه روی قالیچهی نرم خود را جمع کرد.
پتو
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
My dog loves to nap on the rug.
سگ من عاشق چرت زدن روی پتو است.
As the winter chill set in, I draped a thick rug over my shoulders for extra warmth.
با رسیدن سرمای زمستان، یک پتوی ضخیم روی شانههایم کشیدم تا گرمای بیشتری داشته باشم.
کلاهگیس، پوستیژ
His rug was so realistic that it fooled many of his friends.
کلاهگیس او آنقدر واقعی بود که بسیاری از دوستانش را فریب داد.
The rug was made of synthetic fibers.
پوستیژ از مواد مصنوعی ساخته شده بود.
پوشاک روبدوشامبر، لباس خانه
I spilled coffee on the rug and had to quickly clean it up.
قهوه را روی روبدوشامبر ریختم و مجبور شدم سریع آن را تمیز کنم.
I bought a new rug for myself.
یک لباس خانهی جدید برای خودم خریدم.
قالیچه مخصوص نماز، سجاده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rug» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rug