شکل جمع:
getawaysفرار (از جایی) (بهویژه پس از ارتکاب جرم)
The prisoners made their getaway at night.
زندانیان فرارشان را در شب انجام دادند.
The criminals planned their getaway meticulously.
مجرمان فرار خود را با دقت برنامهریزی کردند.
شروع
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The getaway was chaotic as the runners jostled for position.
شروع بینظم بود، زیرا دوندگان برای کسب مقام یکدیگر را هل میدادند.
He stumbled at the getaway.
او هنگام شروع تلوتلو میخورد.
سفر مکان (برای تعطیلات)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی سفر
Our family's favorite getaway is a beach house by the ocean.
مکان تعطیلات محبوب خانوادهی ما خانهای ساحلی در کنار اقیانوس است.
The tropical island is the perfect getaway for sun, sand, and relaxation.
این جزیرهی گرمسیری بهترین مکان برای استراحت، آفتاب، شن و ماسه است.
سفر تعطیلات کوتاه
She needed a getaway to recharge and relax.
او برای تجدید قوا و استراحت تعطیلات کوتاه داشت.
a romantic getaway
تعطیلات کوتاه عاشقانه
We booked a lakeside cabin for our family getaway.
کلبهای در کنار دریاچه برای تعطیلات کوتاه خانوادگی خود رزرو کردیم.
She needed a getaway after a stressful week at work.
او پس از یک هفتهی پراسترس در محل کار به تعطیلات کوتاهی نیاز داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «getaway» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/getaway