فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Peregrination

ˌperəɡrəˈneɪʃn ˌperəɡrəˈneɪʃn

معنی

noun countable

سفر مسافرت دور، جهانگردی، دربه‌دری، سفر طولانی معمولا به صورت پیاده به منظور سیاحت یا جهانگردی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی سفر

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد peregrination

  1. noun
    Synonyms:
    trip journey travels expedition jaunt hiking roaming traversing roving

ارجاع به لغت peregrination

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «peregrination» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/peregrination

لغات نزدیک peregrination

پیشنهاد بهبود معانی