آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Peregrinate

ˈperɪɡriːneɪt ˈperɪɡrɪneɪt

معنی peregrinate | جمله با peregrinate

verb - transitive verb - intransitive adjective

سفرکردن، سرگردان بودن، آواره بودن در کشور خارجی اقامت کردن، به زیارت رفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

the land bridge which allowed man to peregrinate to North America

پل زمینی که به بشر اجازه داد به امریکای شمالی برود

Byron peregrinated through northern Italy.

بایرون در شمال ایتالیا به گشت و گردش پرداخت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد peregrinate

  1. verb to make or go on a journey
  1. verb to move about at random, especially over a wide area
  1. verb to travel about or journey on foot

ارجاع به لغت peregrinate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «peregrinate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/peregrinate

لغات نزدیک peregrinate

پیشنهاد بهبود معانی