فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Gallivant

ˈɡæləvænt ˈɡæləvænt

توضیحات:

همچنین می‌توان از galavant به‌ جای gallivant استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله

verb - intransitive

سفر ولگردی و عیاشی کردن، سفر کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی سفر

مشاهده
verb - intransitive

لاس زدن، عشقبازی کردن،، عشرت طلبی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He left his wife and went gallivanting with other women.

او همسر خود را ترک کرد و با زن‌های دیگر به عیش و عشرت پرداخت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gallivant

  1. verb run around, gad about
    Synonyms:
    wander roam ramble rove range meander traipse mooch cruise jaunt
    Antonyms:
    behave

ارجاع به لغت gallivant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gallivant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gallivant

لغات نزدیک gallivant

پیشنهاد بهبود معانی