آیکن بنر

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف پاییزی «اشتراک هوش مصنوعی»

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف هوش مصنوعی

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Roam

roʊm rəʊm

معنی roam | جمله با roam

adverb noun

پرسه زدن، تکاپو، گشتن، سیر کردن، گردیدن، سرگردانی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Armed bands roamed the streets.

دستجات مسلح در خیابان‌ها پرسه می‌زدند.

Sheep and goats roamed the meadows.

گوسفندان و بزها در مرغزارها می‌گشتند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد roam

ارجاع به لغت roam

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «roam» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/roam

لغات نزدیک roam

پیشنهاد بهبود معانی