Stroll

stroʊl strəʊl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    strolled
  • شکل سوم:

    strolled
  • سوم‌شخص مفرد:

    strolls
  • وجه وصفی حال:

    strolling

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive adverb C1
قدم‌زنی، گردش، پرسه‌زنی، قدم زدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- young men strolling along the beach
- مردان جوانی که در راستای ساحل قدم می‌زدند
- strolling players
- بازیگران سیار (تئاتر)
- a strolling musician
- نوازنده‌ی سیار
- They went for a stroll in Lallehzar.
- برای قدم‌زدن به لاله‌زار رفتند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stroll

  1. noun lazy walk
    Synonyms: airing, breath of fresh air, constitutional, cruise, excursion, promenade, ramble, saunter, turn
    Antonyms: run
  2. verb walk along lazily
    Synonyms: amble, cruise, drift, gallivant, linger, make one’s way, mope, mosey, promenade, ramble, roam, rove, sashay, saunter, toddle, traipse, tramp, wander
    Antonyms: run

ارجاع به لغت stroll

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stroll» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stroll

لغات نزدیک stroll

پیشنهاد بهبود معانی