فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Roaming
ˈroʊmɪŋ
ˈrəʊmɪŋ
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
uncountable
(تلفن همراه) رومینگ، فراگردی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Roaming can lead to unexpected charges on your phone bill.
رومینگ می‌تواند منجر به هزینه‌های فجیعی در قبض تلفن شما شود.
Many travelers rely on roaming to stay connected abroad.
بسیاری از مسافران برای ارتباط با خارج از کشور به فراگردی متکی هستند.
ارجاع به لغت roaming
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «roaming» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/roaming