گذشتهی ساده:
backpackedشکل سوم:
backpackedسومشخص مفرد:
backpacksوجه وصفی حال:
backpackingشکل جمع:
backpacksکولهپشتی، کوله
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
She adjusted the straps of her backpack to make it more comfortable while hiking.
او بندهای کولهی خود را تنظیم کرد تا هنگام پیادهروی راحتتر باشد.
They chose a waterproof backpack for their trip to the mountains.
آنها کوله پشتیای ضدآب برای سفرشان به کوهها انتخاب کردند.
سفر کردن (با کولهپشتی، معمولاً سفری که خرج زیادی ندارد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She backpacked across South America to experience different cultures.
او در سراسر آمریکای جنوبی سفر کرد تا فرهنگهای مختلف را تجربه کند.
He backpacked around Asia on a tight budget for six months.
او بهمدت شش ماه در آسیا با بودجهای محدود سفر کرد.
انگلیسی آمریکایی پیادهروی کردن، قدم زدن، طبیعتگردی کردن (با کولهپشتی همراه با چادر زدن در شب)
They backpacked through the lush forests of Oregon.
آنها در جنگلهای سرسبز اورگان طبیعتگردی کردند.
He backpacked the remote areas of Yellowstone, enjoying the wildlife.
او در مناطق دورافتاده یلواستون را قدم زد و از حیاتوحش لذت برد.
We backpacked through the valleys of the Swiss Alps, experiencing breathtaking views.
ما در درههای آلپ سوئیس پیادهروی کردیم و مناظر نفسگیر را تجربه کردیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «backpack» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/backpack