آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Junket

ˈdʒʌŋkɪt ˈdʒʌŋkɪt

معنی junket | جمله با junket

noun countable

سفر سفر، سفر تفریحی، سفر رسمی و تجملی کارمند دولت به خرج دولت، سفر تفریحی و پرخرج

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی سفر

مشاهده

the unnecessary and costly junkets by high-ranking officials

سفرهای غیرضروری و پرهزینه‌ی کارمندان عالی‌رتبه

verb - intransitive

سفر به سفر تجملی رفتن یا بردن،، سفر تفریحی کردن، خوش گذرانی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
verb - intransitive

سفر به سفر تجملی رفتن یا بردن، سفر تفریحی کردن، خوش گذرانی کردن

noun countable

سور، مهمانی، ضیافت

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد junket

  1. noun a trip

ارجاع به لغت junket

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «junket» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/junket

لغات نزدیک junket

پیشنهاد بهبود معانی