بارها و بارها، دوباره و دوباره، چندین و چند بار، برای چندمین بار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He made the same mistake time after time, frustrating his manager.
او یک اشتباه را چندین و چند بار تکرار و مدیرش را مأیوس کرد.
He faced too many challenges time after time, but never lost his determination.
او بارها و بارها با چالشهای بسیاری روبرو شد اما هیچوقت ارادهی خود را از دست نداد.
Time after time, the experiment yielded the same surprising results.
برای چندمین بار، آزمایش همان نتایج شگفتانگیز را به همراه داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «time after time» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/time-a