آخرین به‌روزرسانی:

Off Course

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb A1

خارج از مسیر، دور از مسیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The rocket veered off course.

موشک از مسیر خارج شد.

The ship was sent off course into shallow waters.

کشتی از مسیر دور شد و به سمت آب‌های کم‌عمق رفت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد off course

  1. adjective strayed
    Synonyms:
    lost astray off-track disoriented confused lost one’s bearing roaming roving

ارجاع به لغت off course

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «off course» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/off-course

لغات نزدیک off course

پیشنهاد بهبود معانی