آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۶ شهریور ۱۴۰۴

    Off Course

    معنی off course | جمله با off course

    adverb A1

    خارج از مسیر، دور از مسیر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    The rocket veered off course.

    موشک از مسیر خارج شد.

    The ship was sent off course into shallow waters.

    کشتی از مسیر دور شد و به سمت آب‌های کم‌عمق رفت.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد off course

    1. adjective strayed
      Synonyms:
      lost astray off-track disoriented confused lost one’s bearing roaming roving

    سوال‌های رایج off course

    معنی off course به فارسی چی می‌شه؟

    عبارت “off course” در زبان فارسی به «دور از مسیر» یا «خارج از مسیر حرکت» ترجمه می‌شود.

    عبارت off course معمولاً در زمینه‌های مسیریابی، حمل و نقل، دریانوردی، هوانوردی و حتی به شکل استعاری در زندگی به کار می‌رود. وقتی می‌گوییم «The ship is off course»، منظور این است که «کشتی از مسیر تعیین‌شده خارج شده است». این کاربرد نشان‌دهنده‌ی انحراف از مسیر برنامه‌ریزی‌شده، مقصد یا هدف اصلی است و اغلب نیازمند اصلاح مسیر یا بازگشت به مسیر صحیح است.

    در حوزه‌ی مدیریت، پروژه‌ها و کارهای تیمی، off course به معنای انحراف از اهداف برنامه‌ریزی‌شده یا شکست در پیروی از استراتژی تعیین‌شده است. برای مثال، جمله‌ی «The project went off course after budget cuts» یعنی «پس از کاهش بودجه، پروژه از مسیر اصلی خود خارج شد». این کاربرد استعاری به زبان‌آموزان کمک می‌کند تا مفهوم انحراف از هدف یا تغییر جهت در زندگی، کار یا برنامه‌ها را به راحتی بیان کنند.

    در مکالمات روزمره، عبارت off course گاهی برای بیان اشتباه، انحراف یا حرکت نادرست به کار می‌رود. برای مثال، اگر کسی حرفی بزند که با موضوع بحث همخوانی ندارد، می‌توان گفت: «You’re a bit off course here» یعنی «اینجا کمی از مسیر اصلی بحث خارج شدی». این کاربرد باعث می‌شود این عبارت علاوه بر معنای فیزیکی، در زمینه‌های اجتماعی و ارتباطی نیز مفید باشد و حس هدایت یا اصلاح مسیر را منتقل کند.

    همچنین، off course می‌تواند در نوشته‌ها و داستان‌ها به شکل استعاری برای بیان تغییرات غیرمنتظره یا مشکلات زندگی به کار رود. برای نمونه، نویسنده‌ای ممکن است بنویسد: «Her life went off course after the accident» یعنی «زندگی او پس از حادثه از مسیر اصلی خود خارج شد». این کاربرد استعاری، قدرت بیانی عبارت را افزایش می‌دهد و به مخاطب امکان می‌دهد تغییرات ناخواسته یا مشکلات مسیر زندگی را درک کند.

    تسلط بر عبارت off course به زبان‌آموزان کمک می‌کند تا هم در مکالمات روزمره و هم در متون تخصصی و استعاری بتوانند مفهوم «انحراف از مسیر» را به شکلی دقیق و طبیعی بیان کنند. این عبارت کوتاه، کاربردی و چندوجهی است و تفاوت آن با of course از نظر معنایی بسیار مهم است، زیرا یکی بیان اهمیت یا تأیید است و دیگری انحراف یا خروج از مسیر.

    ارجاع به لغت off course

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «off course» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/off-course

    لغات نزدیک off course

    • - off balance
    • - off camera
    • - off course
    • - off court
    • - off duty
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.