Our

aʊr aʊə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

A1
مال ما، مال خودمان، برای ما، مان، متعلق به ما، موجود در ما، متکی یا مربوط به ما

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- our father
- پدر ما، پدرمان
- our house
- خانه‌ی ما
- This land is our land.
- این سرزمین مال ما است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد our

  1. adjective
    Synonyms:
    ours our own belonging to us owned by us of us with us near us used by us done by us in our employ due to us accomplished by us of interest to us a part of us inherent in us

ارجاع به لغت our

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «our» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/our

لغات نزدیک our

پیشنهاد بهبود معانی