آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ آذر ۱۴۰۲

    Past

    pæst pɑːst

    شکل جمع:

    pasts

    معنی past | جمله با past

    noun adjective adverb preposition uncountable A2

    گذشته، پایان‌یافته، پیشینه، وابسته به زمان گذشته، پیش، ماقبل، ماضی، گذشته از، ماوراء، در ماورای، دور از، پیش از

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    the past week

    هفته‌ی گذشته

    our past problems

    مشکلات پیشین ما

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the past few years

    چند سال گذشته

    The past is a mirror for the future.

    گذشته آینه‌ی آینده است.

    Forget the past!

    گذشته را فراموش کن!

    his past boss

    رئیس قبلی او

    one of the company's past directors

    یکی از مدیران سابق شرکت

    The time for talking is past; it's now time to act.

    وقت حرف‌زدن تمام شده؛ حالا موقع عمل است.

    Winter is past and spring has come.

    زمستان تمام شد و بهار فرا رسیده است.

    a quarter past four

    یک ربع بعد از چهار

    past midnight

    پس از نیمه شب

    It is past my bedtime.

    از وقت به بستر رفتن من گذشته است.

    My father is past seventy.

    پدرم بیشتر از هفتاد سال دارد.

    The bathroom is just past the elevator door.

    مستراح درست بعد از در آسانسور است.

    The railroad runs past the house.

    راه‌آهن از جلو خانه رد می‌شود.

    We pushed past the line of soldiers.

    با فشار از میان صف سربازان رد شدیم.

    He has gone far past other poets in his experiments with language.

    او در تجارب خود در زبان، به مراتب از سایر شعرا فراتر نهاده است.

    The school is about a mile past the bridge.

    مدرسه حدود یک میل بعد از پل است.

    The students ran past us.

    دانش‌آموزان دوان‌دوان از کنار ما رد شدند.

    Finally his past caught up with him.

    بالأخره اعمال گذشته‌اش به سراغش آمد.

    The patient's condition is past hope.

    وضع بیماری جای امید باقی نمی‌گذارد.

    This miracle is past explaining.

    این معجزه در بیان نمی‌گنجد.

    This problem is past solution.

    چاره‌ای بر این مشکل وجود ندارد.

    This car is past it; let's buy a new one.

    این اتومبیل دیگر به درد نمی‌خورد؛ بیا یک اتومبیل نو بخریم.

    I wouldn't put it past him to steal-or even to kill.

    فکر نمی‌کنم دزدی و حتی آدم‌کشی از او بعید باشد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد past

    1. adjective preceding, done
      Synonyms:
      previous former prior over done ended finished completed gone ago elapsed spent antecedent anterior foregoing over and done accomplished extinct gone by forgotten precedent
      Antonyms:
      present current future
    1. adjective olden, former
      Synonyms:
      old former previous earlier late bygone ancient erstwhile prior preceding retired ex- one-time sometime recent latter over gone-by quondam latter-day foregoing behind one bypast once down memory lane good old days ancient history time was long-ago olden days way back ages ago way back when
      Antonyms:
      present current future
    1. noun time gone by
      Synonyms:
      history time past old times times past years ago days gone by former times long ago yesterday yore olden days good old days antiquity yesteryear old lang syne time immemorial
      Antonyms:
      present future

    Idioms

    a thing of the past

    غیرمتداول، مربوط به گذشته، غیرمعمول

    a woman with a past

    زن بد سابقه

    past it

    از کار افتاده، پیر، فرسوده، قراضه

    wouldn't put it past (someone to do something)

    از کسی انجام کاری را بعید ندانستن

    سوال‌های رایج past

    شکل جمع past چی میشه؟

    شکل جمع past در زبان انگلیسی pasts است.

    ارجاع به لغت past

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «past» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/past

    لغات نزدیک past

    • - passport office
    • - password
    • - past
    • - past continuous
    • - past few weeks
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.