با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Yesteryear

ˈjestərjɪr ˈjestəjɪə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb noun uncountable
    ادبی دوران گذشته، گذشته‌ها، سال‌های گذشته (نه چندان دور)
    • - Yesteryear, I was still in school and didn't have as many responsibilities.
    • - در سال‌های گذشته من هنوز در مدرسه بودم و مسئولیت زیادی نداشتم.
    • - I love watching old movies from yesteryear.
    • - من عاشق تماشای فیلم‌های دوران گذشته هستم.
  • adverb noun
    پارسال، سال گذشته
    • - Yesteryear, I attended a conference on sustainable energy solutions.
    • - پارسال در کنفرانسی در مورد راه‌حل‌های انرژی پایدار شرکت کردم.
    • - I used to visit my grandparents' farm every summer, but not since yesteryear.
    • - هر تابستان به مزرعه‌ی پدربزرگ و مادربزرگم سر می‌زدم، اما از سال گذشته این کار را نکرده‌ام.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد yesteryear

  1. noun A former period of time or of one's life
    Synonyms: past, eld, yesterday, yore, past times
    Antonyms: future

ارجاع به لغت yesteryear

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «yesteryear» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/yesteryear

لغات نزدیک yesteryear

پیشنهاد بهبود معانی