فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Foregoing

ˈfɔːrɡoʊɪŋ fɔːˈɡəʊɪŋ

شکل سوم:

foregone

سوم‌شخص مفرد:

foregoes

معنی و نمونه‌جمله

adjective

(آنچه که قبلاً نوشته یا گفته شده است) مذکور، ذکر‌شده، پیش گفته‌شده، در بالا آمده، یاد شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Remember, the foregoing description of the plan is just a summary.

به‌یاد داشته باشید، توضیحات ذکرشده درمورد برنامه فقط خلاصه است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد foregoing

  1. adjective come before; previous
    Synonyms:
    prior past former preceding previous antecedent anterior aforesaid aforementioned aforestated above precedent
    Antonyms:
    after

ارجاع به لغت foregoing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «foregoing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/foregoing

لغات نزدیک foregoing

پیشنهاد بهبود معانی