با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Time Immemorial

    American: ˈtaɪmˌɪməˈmɔːriəl British: ˈtaɪmˌɪməˈmɔːrɪəl
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین می‌توان از time out of mind به‌ جای time immemorial استفاده کرد.

    معنی‌ها

    زمان‌های کهن و از‌یاد‌رفته، عهد کهن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    noun
    حقوق وابسته به قبل از 1189 میلادی، وابسته به ماقبل قانون
    لغات تخصصی حقوق در انگلیسی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد time immemorial

    1. noun long time
      Synonyms: aeons ago, ages, eternity, month of Sundays, remote ages, time long past, time out of mind

    ارجاع به لغت time immemorial

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «time immemorial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/time-immemorial

    لغات نزدیک time immemorial

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن