با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Generational

    dʒenəˈreɪʃnl ˌdʒenəˈreɪʃənəl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    مرتبط با یک نسل خاص یا رابطه‌ی بین نسل‌های مختلف، نسلی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - a generational rift
    - شکاف نسلی
    - The differences are partly generational.
    - این تفاوت‌ها تا حدودی نسلی هستند.
    - generational conflict
    - تضاد نسلی
    - generational injustice
    - بی‌عدالتی نسلی
    - generational differences in television usage
    - تفاوت‌های نسلی در استفاده از تلویزیون
    - The challenge of working for a younger boss is dealing with different generational work styles.
    - چالش کار کردن برای رئیس جوان‌تر، سرو‌کار داشتن با سبک‌های کاری نسلی مختلف است.
    نمونه‌جمله‌های بیشتر
    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات هم‌خانواده generational

    ارجاع به لغت generational

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «generational» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/generational

    لغات نزدیک generational

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی