آخرین به‌روزرسانی:

Aurora

əˈrɔːrə ɔːˈrɔːrə

شکل جمع:

auroras

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

شفق قطبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Many tourists visit Iceland each year to witness the breathtaking aurora.

هر سال بسیاری از گردشگران برای تماشای شفق قطبی نفس‌گیر به ایسلند می‌روند.

Scientists study the aurora to better understand Earth's magnetic field.

دانشمندان برای درک بهتر میدان مغناطیسی زمین، شفق قطبی را مطالعه می‌کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد aurora

  1. noun the first appearance of daylight in the morning
    Synonyms:
    morning dawn daybreak sunrise sunup dawning morn break of day cockcrow dayspring first-light break-of-day foredawn eos alpenglow

ارجاع به لغت aurora

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aurora» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/aurora

لغات نزدیک aurora

پیشنهاد بهبود معانی