با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Evening

ˈiːvnɪŋ ˈiːvnɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    evened
  • شکل سوم:

    evened
  • سوم شخص مفرد:

    evens
  • شکل جمع:

    evenings

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable A1
    غروب، سرشب، عصر، شامگاه، شب هنگام
    • - He arrived at seven o'clock in the evening.
    • - او ساعت هفت شب وارد شد.
    • - Call me tomorrow evening.
    • - فردا شب به من تلفن بزن.
    • - What are you doing this evening?
    • - امشب چی کاره‌ای؟
    • - I like to read in the evening.
    • - دوست دارم سرشب مطالعه کنم.
    • - She is now in the evening of her life.
    • - او اکنون دوران پیری خود را می‌گذراند.
    • - a musical evening
    • - بزم موسیقی شبانه
    • - evening paper
    • - روزنامه‌ی عصر
    • - evening prayers
    • - نماز عصر
    • - Students use the building evenings for recreation.
    • - دانشجویان شب‌ها ساختمان را برای امور تفریحی مورد استفاده قرار می‌دهند.
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد evening

  1. noun latter part of a day
    Synonyms: black, close, dark, decline, dim, dusk, duskiness, early black, eve, even, eventide, late afternoon, nightfall, sundown, sunset, twilight
    Antonyms: morning

ارجاع به لغت evening

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «evening» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/evening

لغات نزدیک evening

پیشنهاد بهبود معانی