امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Evenhanded

ivənˈhændəd ivənˈhændəd
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: even-handed


معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
منصف، بی‌طرف، عادل (شخص) منصفانه، بی‌طرفانه، عادلانه، غیرجانبدارانه (رفتار و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- the adoption of an evenhanded policy toward the Arabs and Jews
- اتخاذ سیاست منصفانه در مورد اعراب و یهودیان
- In politics, it's important to be even-handed and consider the needs and perspectives of all constituents.
- در سیاست، مهم است که عادل باشیم و نیازها و دیدگاه‌های همه‌ی افراد را در نظر بگیریم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد evenhanded

  1. adjective Just to all parties
    Synonyms: equitable, fair, impartial, equal, even, just

ارجاع به لغت evenhanded

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «evenhanded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/evenhanded

لغات نزدیک evenhanded

پیشنهاد بهبود معانی