آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Twilight

ˈtwaɪlaɪt ˈtwaɪlaɪt

معنی twilight | جمله با twilight

noun uncountable

گرگ‌ومیش، غروب (لحظه‌ی قبل‌از تاریکی هوا)

The birds were still singing as twilight fell.

هنگامی که گرگ‌ومیش فرارسید، پرندگان هنوز آواز می‌خواندند.

He could barely see the path in the twilight.

در غروب راه را به‌سختی می‌توانست ببیند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the twilight years of Ottoman Empire

سال‌های افول امپراتوری عثمانی

an old man in the twilight of his life

پیرمردی در غروب زندگانی

the twilight zone between military personnel and civilian employees

ناحیه‌ی مبهم میان کارمندان نظامی و کارمندان غیر‌نظامی

adjective

ادبی زیرزمینی، تاریک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

She was fascinated by the twilight world of hackers and cybercrime.

او مجذوب جهان زیرزمینی هکرها و جرایم سایبری شد.

The novel portrays the twilight world of organized crime.

این رمان جهان تاریک جرایم سازمان‌یافته را به تصویر می‌کشد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد twilight

  1. noun onset of darkness at end of day
    Synonyms:
    evening night sunset dusk nightfall sundown decline end dimness eventide gloaming afterglow afterlight early evening late-afternoon half-light last phase crepuscular light ebb
    Antonyms:

Idioms

twilight years

سال‌های پایانی عمر، سال‌های آخر زندگی، ایام پیری، اواخر عمر

ارجاع به لغت twilight

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «twilight» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/twilight

لغات نزدیک twilight

پیشنهاد بهبود معانی