فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Afterglow

ˈæftərɡloʊ ˈɑːftəɡləʊ

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

پس‌فروزش، پس‌تاب (تابش یا درخششی است که گاهی اوقات پس‌از غروب خورشید در آسمان نواحی کوهستانی مشاهده می‌شود)

The sunset left a beautiful afterglow across the horizon.

غروب خورشید پس‌تاب زیبایی را در پهنه‌ی افق بر جای گذاشت.

The sky was painted in a beautiful afterglow as the sun set on the horizon.

با غروب خورشید در افق، آسمان با پس‌فروزشی زیبا نقاشی شده بود.

noun countable

حس خوب پس‌از لذت یا تجربه‌‌ای موفق، احساس خوشایند پس‌از یک تجربه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The afterglow of the evening left everyone in a cheerful mood.

احساس خوشایند غروب همه را در حال‌و‌هوای شادی قرار داد.

She felt a sense of peace in the afterglow of their heartfelt conversation.

او از احساس لذت‌بخشی که پس‌از گفت‌وگوی صمیمانه‌ی آن‌ها حاصل شد، احساس آرامش کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد afterglow

  1. noun
    Synonyms:
    sawdust

ارجاع به لغت afterglow

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «afterglow» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/afterglow

لغات نزدیک afterglow

پیشنهاد بهبود معانی