پسفروزش، پستاب (تابش یا درخششی است که گاهی اوقات پساز غروب خورشید در آسمان نواحی کوهستانی مشاهده میشود)
The sunset left a beautiful afterglow across the horizon.
غروب خورشید پستاب زیبایی را در پهنهی افق بر جای گذاشت.
The sky was painted in a beautiful afterglow as the sun set on the horizon.
با غروب خورشید در افق، آسمان با پسفروزشی زیبا نقاشی شده بود.
حس خوب پساز لذت یا تجربهای موفق، احساس خوشایند پساز یک تجربه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The afterglow of the evening left everyone in a cheerful mood.
احساس خوشایند غروب همه را در حالوهوای شادی قرار داد.
She felt a sense of peace in the afterglow of their heartfelt conversation.
او از احساس لذتبخشی که پساز گفتوگوی صمیمانهی آنها حاصل شد، احساس آرامش کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «afterglow» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/afterglow