اتلاف وقت کردن، بیهوده وقت گذراندن، دستدست کردن، فسفس کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Hey, stop dilly-dallying and start getting ready to go.
ای بابا کم فسفس کن و برای رفتن آماده شو.
Do not dilly-dally on the way.
توی راه وقت تلف نکن.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dilly-dally» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dillydally