گذشتهی ساده:
dilutedشکل سوم:
dilutedسومشخص مفرد:
dilutesوجه وصفی حال:
dilutingصفت تفضیلی:
more diluteصفت عالی:
most diluteرقیق کردن، آبکی کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to dilute the solution with water
محلولی را با آب رقیق کردن
diluted milk
شیر رقیقشده، شیر آبکی (یا آبناک)
to dilute combustible gases with carbon dioxide
گازهای آتشگیر را با دیاکسیدکربن رقیق کردن
We should not allow our educational standards to become diluted.
نباید اجازه دهیم معیارهای آموزشی ما دچار ضعف شوند.
a diluted kind of democracy
نوعی مردمسالاری بیآب و رنگ
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dilute» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dilute