فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Dilution

daɪˈluːʃn̩ daɪˈljuːʃn̩

شکل جمع:

dilutions

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable

رقیق‌سازی، کاهش غلظت، رقیق شدگی، محلول رقیق، محلول آبکی

The scientist carefully controlled the dilution of the acid to ensure safety.

دانشمند رقیق‌سازی اسید را بادقت کنترل کرد تا ایمنی را تضمین کند.

Excessive dilution of the juice made it taste too watery.

رقیق‌شدگی بیش‌ از حد آب‌میوه باعث شد که طعم آن بسیار آبکی شود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

A slight dilution of the disinfectant is necessary for household use.

کاهش غلظت جزئی ضدعفونی‌کننده برای استفاده خانگی ضروری است.

The chemist poured the dilution into a glass bottle for further testing.

شیمیدان محلول رقیق را داخل بطری شیشه‌ای ریخت تا آزمایش‌های بیشتری روی آن انجام شود.

the dilution of paint with thinner

رقیق کردن رنگ با تینر

noun countable uncountable

کاهش، تضعیف، کم‌رنگ شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Many people believe that online education has led to a dilution of academic standards.

بسیاری از مردم معتقدند که آموزش آنلاین باعث کاهش استانداردهای آموزشی شده است.

The company’s attempt to appeal to a wider audience led to a dilution of its core values.

تلاش شرکت برای جذب مخاطبان بیشتر منجر به کم‌رنگ شدن ارزش‌های اصلی آن شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Some argue that globalization has resulted in a dilution of cultural identity.

برخی معتقدند که جهانی‌شدن منجر به تضعیف هویت فرهنگی شده است.

the dilution of our moral standards

تضعیف معیارهای اخلاقی ما

noun countable uncountable

اقتصاد کاهش ارزش سهام، افت ارزش سهام، تضعیف ارزش سهام (به‌دلیل افزایش تعداد آن)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده

The sudden dilution of shares caused a sharp decline in the stock price.

تضعیف ارزش ناگهانی سهام باعث کاهش شدید قیمت آن شد.

Investors were worried about the dilution of shares after the company announced plans to issue more stock.

سرمایه‌گذاران نگران افت ارزش سهام پس‌از اعلام برنامه‌ی شرکت برای انتشار سهام بیشتر بودند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dilution

  1. noun weakening (reducing the concentration) by the addition of water or a thinner
    Antonyms:
    concentration

ارجاع به لغت dilution

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dilution» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dilution

لغات نزدیک dilution

پیشنهاد بهبود معانی