فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Liquefy

ˈlɪkwəfaɪ ˈlɪkwəfaɪ

گذشته‌ی ساده:

liquefied

شکل سوم:

liquefied

سوم‌شخص مفرد:

liquefies

وجه وصفی حال:

liquefying

معنی

adverb

(‌liquify‌) آبگون کردن، گداختن، تبدیل به مایع کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد liquefy

  1. verb melt
    Synonyms:
    thaw dissolve deliquesce

ارجاع به لغت liquefy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «liquefy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/liquefy

لغات نزدیک liquefy

پیشنهاد بهبود معانی