امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Waterish

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    چیز آبکی، هرچیزی شبیه آب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد waterish

    1. adjective Lower than normal in strength or concentration due to admixture
      Synonyms:
      dilute thin washy watered-down watery weak
    1. adjective Being weak in quality or substance
      Synonyms:
      anemic bloodless pale pallid watery
    1. adjective Lacking the qualities requisite for spiritedness and originality
      Synonyms:
      bland innocuous insipid jejune namby-pamby vapid washy watery wishy-washy

    ارجاع به لغت waterish

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «waterish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/waterish

    لغات نزدیک waterish

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return