با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Namby-pamby

    ˌnæmbi ˈpæmbi ˌnæmbi ˈpæmbi
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    adjective noun plural
    بی بو و بی خاصیت، بی مزه، عاری از لطف و زیبایی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    adjective noun plural
    آدم بی بو و خاصیت، حرف یا نوشتهی بی بو و خاصیت
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد namby-pamby

    1. noun pansy
      Synonyms: baby, caitiff, chicken, chicken heart, chicken liver, coward, cry-baby, fraidy-cat, jellyfish, lily liver, milksop, momma’s boy, pantywaist, quitter, scaredy cat, sissy, weakling, wimp, wuss, wussy, yellow, yellow belly

    ارجاع به لغت namby-pamby

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «namby-pamby» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/namby-pamby

    لغات نزدیک namby-pamby

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی