آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Sissy

ˈsɪsi ˈsɪsi

شکل جمع:

sissies

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: cissy

معنی sissy | جمله با sissy

noun countable informal

پسر ترسو، ضعیف، نازک‌نارنجی، بچه‌ننه، بزدل، بی‌عرضه

Stop acting like a sissy and stand up for yourself.

مثل یه بی‌عرضه رفتار نکن و از خودت دفاع کن.

Don’t be such a sissy; it’s just a little spider.

این‌قدر ترسو نباش، فقط یه عنکبوت کوچیکه.

adjective informal

ترسو، ضعیف، نازک‌نارنجی، بچه‌ننه، بزدل، بی‌عرضه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

Growing up, he was seen as a weak, sissy kid who never fought back.

وقتی بزرگ می‌شد، به چشم یه بچه‌ی ضعیف و ترسو نگاهش می‌کردن که هیچ‌وقت از خودش دفاع نمی‌کرد.

My cousins made fun of me for liking dolls, saying I was a sissy boy.

پسرعموهام منو مسخره می‌کردن چون عروسک دوست داشتم و می‌گفتن پسر نازک‌نارنجی‌ام.

adjective informal

دخترانه، زنانه (فعالیت)

They laughed and said cooking was a sissy thing to do.

خندیدن و گفتن آشپزی کار دخترونه‌ایه.

He refused to join the art class because his friends said it was sissy.

حاضر نشد توی کلاس هنر شرکت کنه چون دوستاش گفتن کار دخترانه‌ایه.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد sissy

  1. noun weakling

سوال‌های رایج sissy

شکل جمع sissy چی میشه؟

شکل جمع sissy در زبان انگلیسی sissies است.

ارجاع به لغت sissy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sissy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sissy

لغات نزدیک sissy

پیشنهاد بهبود معانی