فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sissified

American: ˈsɪsɪfaɪd British: ˈsɪsɪfaɪd

معنی

adjective

( sissy ) خواهر، دختر، مرد یا بچه زن‌صفت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sissified

  1. adjective having qualities more appropriate to women than to men
    Synonyms:
    feminine womanish unmanly effeminate emasculate sissy cissy sissyish epicene

ارجاع به لغت sissified

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sissified» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sissified

لغات نزدیک sissified

پیشنهاد بهبود معانی