آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Hang Out

American: ˈhæŋˈaʊt British: hæŋaʊt

معنی hang out | جمله با hang out

phrasal verb

وقت گذراندن، بیرون از خانه گشتن

Come and hang out with us tonight.

بیا و امشب با ما وقت بگذران.

phrasal verb

آویختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

Hang the wet things out to dry.

چیزای خیسو آویزان کنید تا خشک شود.

phrasal verb

آویزان و نمایان بودن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد hang out

  1. phrasal verb associate with; be residing in
    Synonyms:
    reside live frequent get along with associate with abide spend time linger tarry haunt dally affect have relations with loiter stand around roam resort waste time swell
    Antonyms:

ارجاع به لغت hang out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hang out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hang out

لغات نزدیک hang out

پیشنهاد بهبود معانی