آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Hang Out

American: ˈhæŋˈaʊt British: hæŋaʊt

معنی hang out | جمله با hang out

phrasal verb

وقت گذراندن، بیرون از خانه گشتن

Come and hang out with us tonight.

بیا و امشب با ما وقت بگذران.

phrasal verb

آویختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Hang the wet things out to dry.

چیزای خیسو آویزان کنید تا خشک شود.

phrasal verb

آویزان و نمایان بودن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد hang out

  1. phrasal verb associate with; be residing in
    Synonyms:
    reside live frequent get along with associate with abide spend time linger tarry haunt dally affect have relations with loiter stand around roam resort waste time swell
    Antonyms:

ارجاع به لغت hang out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hang out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hang out

لغات نزدیک hang out

پیشنهاد بهبود معانی