گذشتهی ساده:
loafedشکل سوم:
loafedسومشخص مفرد:
loafsوجه وصفی حال:
loafingشکل جمع:
loavesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(انگلیس) قند خرد کرده، مکعب قند، قند حبه
کله قند
به تنبلی کاری را انجام دادن، ولگردی کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «loaf» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/loaf