آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ آذر ۱۴۰۳

    Cake

    keɪk keɪk

    گذشته‌ی ساده:

    caked

    شکل سوم:

    caked

    سوم‌شخص مفرد:

    cakes

    وجه وصفی حال:

    caking

    شکل جمع:

    cakes

    معنی cake | جمله با cake

    noun countable uncountable A1

    غذا و آشپزی کیک

    cake, کیک
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

    مشاهده

    Sherry baked a cake for my birthday.

    شری برای تولد من کیک پخت.

    She baked a beautiful cake for the party.

    او کیک زیبایی برای مهمانی پخت.

    noun countable

    قالب (صابون و یخ و کره و غیره)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    He stepped on a cake of ice and slipped.

    از روی قالب یخ گذاشت و لیز خورد.

    The construction workers used a cake of cement to build the foundation.

    کارگران ساختمانی از قالب سیمان برای ساخت فونداسیون استفاده کردند.

    verb - transitive

    پوشاندن (با لایه‌ای از چیزی)

    The snow began to cake on the car's windshield.

    برف شروع به پوشاندن روی شیشه جلوی ماشین کرد.

    She decided to cake her face with a thick layer of foundation.

    تصمیم گرفت صورت خود را با لایه‌ای ضخیم از کرم‌پودر بپوشاند.

    noun

    کار آسان، مثل آب خوردن (برای اشاره به کاری که به‌راحتی انجام می‌شود)

    Writing the essay was a piece of cake.

    نوشتن مقاله اصلاً کاری نداشت (مثل آب خوردن بود).

    Solving that math problem was cake.

    حل آن مسئله‌ی ریاضی آسان بود.

    verb - intransitive verb - transitive

    سفت کردن، خشک کردن، سفت شدن، خشک شدن (به‌طوری که به توده‌ای جامد تبدیل شود)، لخته کردن، دلمه کردن، لخته شدن، دلمه شدن (خون)

    His bare feet were caked with dirt and mud.

    چرک و گل بر پاهای برهنه‌اش کبره بسته بود.

    Blood had caked in his hair.

    خون در موهای سرش دلمه بسته بود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد cake

    1. noun bar of something
      Synonyms:
      block lump mass slab brick loaf

    Collocations

    cake mix

    آرد و سایر محتویات کیک که از پیش تهیه و در بسته به فروش می‌رسد.

    cake tin

    1- قالب کیک‌پزی 2- قوطی برای نگهداری کیک، ظرف کیک

    Idioms

    a piece of cake

    بسیار راحت، راحت و آسان، مثل آب خوردن

    selling like hot cakes

    بسیار مرغوب، دارای فروش خوب (یا بازارگرم)

    take the cake

    (عامیانه)پیشی جستن، سبقت گرفتن، جایزه بردن

    you can't have your cake and eat it too

    نمی‌تونی همه‌چیز رو با هم داشته باشی (نمی‌شه هم خدا رو بخوای، هم خرما رو)

    سوال‌های رایج cake

    معنی cake به فارسی چی میشه؟

    کیک (cake) یکی از شیرینی‌های محبوب و پرطرفدار در بسیاری از فرهنگ‌ها و مناسبت‌هاست. این خوراکی خوشمزه معمولاً از ترکیب آرد، شکر، تخم‌مرغ و چربی (مانند کره یا روغن) تهیه می‌شود و با افزودن مواد مختلفی مانند شیر، وانیل، شکلات، میوه‌ها و مغزها می‌توان طعم و بافت‌های متفاوتی به آن داد.

    تاریخچه کیک

    تاریخ کیک به دوران باستان برمی‌گردد. در آن زمان، کیک‌ها بیشتر به شکل نان‌های شیرین تهیه می‌شدند و از عسل برای شیرینی استفاده می‌شد. با گذشت زمان، با پیشرفت تکنولوژی و شناخت بیشتر مواد اولیه، کیک‌ها به شکل امروزی خود درآمدند. در قرون وسطی، کیک‌ها به عنوان خوراکی‌های خاص و لوکس شناخته می‌شدند و تنها در مناسبت‌های ویژه مانند عروسی‌ها و جشن‌ها تهیه می‌شدند.

    انواع کیک

    کیک‌ها به انواع مختلف تقسیم می‌شوند که هر کدام ویژگی‌های خاص خود را دارند. برخی از انواع معروف کیک عبارتند از:

    1. کیک اسفنجی: این نوع کیک با استفاده از تخم‌مرغ و بدون چربی تهیه می‌شود و بافت سبکی دارد.

    2. کیک کره‌ای: این کیک با افزودن مقدار زیادی کره تهیه می‌شود و طعمی غنی و بافتی نرم دارد.

    3. کیک شکلاتی: یکی از محبوب‌ترین انواع کیک است که با استفاده از پودر کاکائو یا شکلات ذوب شده تهیه می‌شود.

    4. کیک میوه‌ای: در این نوع کیک، میوه‌های تازه یا خشک به مخلوط اضافه می‌شود که طعمی مطبوع و طبیعی به آن می‌دهد.

    5. کیک پنیر: این کیک معمولاً با استفاده از پنیر خامه‌ای تهیه می‌شود و بافتی نرم و خامه‌ای دارد.

    نکات جالب درباره کیک

    - کیک در فرهنگ‌های مختلف: در هر فرهنگی کیک به شکلی خاص تهیه می‌شود. مثلاً در فرهنگ ژاپنی، کیک‌های برنجی بسیار محبوب هستند.

    - کیک تولد: یکی از رایج‌ترین مناسبت‌ها برای تهیه کیک، تولدها هستند. در این مراسم، کیک اغلب با شمع‌های رنگی تزئین می‌شود و شخص تولد با فوت کردن شمع‌ها آرزو می‌کند.

    - کیک عروسی: کیک‌های عروسی معمولاً بزرگ و تزئین‌شده هستند و نمادی از خوشبختی و زندگی مشترک به شمار می‌آیند.

    - کیک‌های بدون گلوتن: با توجه به افزایش آگاهی درباره حساسیت‌ها، بسیاری از افراد کیک‌های بدون گلوتن تهیه می‌کنند که معمولاً با آرد بادام یا آرد برنج تهیه می‌شوند.

    - کیک‌های سفارشی: در دنیای امروز، بسیاری از قنادها کیک‌های سفارشی برای مناسبت‌های خاص مانند عروسی، تولد و جشن‌های دیگر تهیه می‌کنند که با تزئینات خاص و طراحی‌های منحصر به فرد همراه هستند.

    گذشته‌ی ساده cake چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده cake در زبان انگلیسی caked است.

    شکل سوم cake چی میشه؟

    شکل سوم cake در زبان انگلیسی caked است.

    شکل جمع cake چی میشه؟

    شکل جمع cake در زبان انگلیسی cakes است.

    وجه وصفی حال cake چی میشه؟

    وجه وصفی حال cake در زبان انگلیسی caking است.

    سوم‌شخص مفرد cake چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد cake در زبان انگلیسی cakes است.

    ارجاع به لغت cake

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cake» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cake

    لغات نزدیک cake

    • - cajun
    • - cajuput
    • - cake
    • - cake mix
    • - cake tin
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.