فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

A Piece Of Cake

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom informal B2

بسیار راحت، راحت و آسان، مثل آب خوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

For him, solving that puzzle was a piece of cake.

برای او، حل کردن آن پازل مثل آب خوردن بود.

Using a digital camera is a piece of cake.

استفاده از دوربین دیجیتال، بسیار راحت و آسان است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The exam turned out to be a piece of cake, much easier than I expected.

امتحان مثل آب خوردن بود، بسیار ساده‌تر از چیزی که انتظار داشتم!

The math test was a piece of cake for her; she finished it in just twenty minutes.

امتحان ریاضی برای او مثل آب خوردن بود؛ در تنها بیست دقیقه آن را تمام کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد a piece of cake

  1. noun an easy thing, something that is very easy to do
    Synonyms:
    cinch snap breeze picnic child's play cakewalk no-brainer duck soup kid stuff pie a snap chickenfeed peanuts

ارجاع به لغت a piece of cake

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «a piece of cake» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/a-piece-of-cake

لغات نزدیک a piece of cake

پیشنهاد بهبود معانی