همچنین میتوان از piles of something بهجای a pile of something استفاده کرد.
انبوهی از، یهعالمه از، خرواری از، مقدار زیادی از، کوهی از، تلنباری از
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He found a pile of money hidden in the drawer.
داخل کشو یهعالمه پول پیدا کرد.
He's facing a pile of problems these days.
این روزها با انبوهی از مشکلات روبهروست.
There were piles of dirty dishes in the sink.
کلی ظرف کثیف توی سینک بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «a pile of something» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/a-pile-of-something