فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

A Pile Of Something

توضیحات:

همچنین می‌توان از piles of something به‌جای a pile of something استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun phrase informal

انبوهی از، یه‌عالمه از، خرواری از، مقدار زیادی از، کوهی از، تلنباری از

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

He found a pile of money hidden in the drawer.

داخل کشو یه‌عالمه پول پیدا کرد.

He's facing a pile of problems these days.

این روزها با انبوهی از مشکلات روبه‌روست.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

There were piles of dirty dishes in the sink.

کلی ظرف کثیف توی سینک بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد a pile of something

  1. noun phrase a large amount or number of something, often stacked or heaped together

ارجاع به لغت a pile of something

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «a pile of something» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/a-pile-of-something

لغات نزدیک a pile of something

پیشنهاد بهبود معانی