آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Energize

ˈenərdʒaɪz ˈenədʒaɪz

وجه وصفی حال:

energizing

معنی energize | جمله با energize

verb - transitive adverb

انرژی دادن

verb - transitive adverb

نیرودادن، قوت دادن (به)، دلیرکردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Food and rest energized the mountain climbers.

خوراک و استراحت به کوهنوردان نیرو داد.

His reforms energized the company.

اصلاحات او شرکت را توانمند کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The motor is energized by three batteries.

سه باطری به موتور نیرو می‌دهد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد energize

لغات هم‌خانواده energize

  • verb - transitive
    energize

سوال‌های رایج energize

وجه وصفی حال energize چی میشه؟

وجه وصفی حال energize در زبان انگلیسی energizing است.

ارجاع به لغت energize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «energize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/energize

لغات نزدیک energize

پیشنهاد بهبود معانی