فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Simian

ˈsɪmiən ˈsɪmiən

صفت تفضیلی:

more simian

صفت عالی:

most simian

توضیحات:

همچنین می‌توان از simious به‌ جای simian استفاده کرد.

معنی

noun adjective

همگونه، میمون، بوزینه، شبیه میمون، میمون‌مانند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد simian

  1. adjective referring to characteristics of the animal kingdom
    Synonyms:
    apelike primate anthropoid
  1. noun An ape or monkey. Ther term simian is no longer used in scientific contexts.
    Synonyms:
    monkey ape primate anthropoid gorilla chimpanzee orangutan

ارجاع به لغت simian

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «simian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/simian

لغات نزدیک simian

پیشنهاد بهبود معانی