۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Meddle

ˈmedl ˈmedl

گذشته‌ی ساده:

meddled

شکل سوم:

meddled

سوم‌شخص مفرد:

meddles

وجه وصفی حال:

meddling

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive

میان، وسط، مرکز، کمر، میانی، وسطی، در وسط قراردادن

verb - intransitive

فضولی کردن، دخالت بیجا کردن، مداخله کردن، مخلوط کردن، آمیختن، پراکنده کردن، جماع کردن، وررفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

to meddle in other countries' affairs

در امور کشورهای دیگر مداخله کردن

Don't meddle with him, he's crazy.

سر به سرش نگذار، او دیوانه است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Don't meddle with the radio; you're not a mechanic!

به رادیو ور نرو، تو که مکانیک نیستی!

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد meddle

  1. verb intervene, interfere
    Synonyms:
    interfere butt in chime in mix in intrude interpose encroach infringe impose intermeddle obtrude barge in break in on horn in invade tamper busybody kibitz pry snoop dabble in worm in advance hinder impede molest trespass inquire fool with mess around stick nose in come uninvited push in put two cents in interlope sidewalk-superintend crash the gates encumber abuse rights
    Antonyms:
    avoid ignore dodge stay out of

سوال‌های رایج meddle

گذشته‌ی ساده meddle چی میشه؟

گذشته‌ی ساده meddle در زبان انگلیسی meddled است.

شکل سوم meddle چی میشه؟

شکل سوم meddle در زبان انگلیسی meddled است.

وجه وصفی حال meddle چی میشه؟

وجه وصفی حال meddle در زبان انگلیسی meddling است.

سوم‌شخص مفرد meddle چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد meddle در زبان انگلیسی meddles است.

ارجاع به لغت meddle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «meddle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/meddle

لغات نزدیک meddle

پیشنهاد بهبود معانی