آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Gudgeon

ˈɡədʒən ˈɡʌdʒən

معنی gudgeon

noun verb - transitive

(قدیمی) سرمحور، قطب، آسه، میله اهرمی، (جانورشناسی) ماهی ریزقنات، (مجازاً) آدم زودباور، وسیله‌ی به طمع‌اندازی، اغوا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد gudgeon

  1. noun small spiny-finned fish of coastal or brackish waters having a large head and elongated tapering body having the ventral fins modified as a sucker
    Synonyms:
  1. noun Small slender European freshwater fish often used as bait by anglers
    Synonyms:
    Gobio gobio
  1. noun a person who is easily deceived or victimized

Collocations

gudgeon pin

(مکانیک) انگشتی، (اتومبیل) گژنپین

ارجاع به لغت gudgeon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gudgeon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gudgeon

لغات نزدیک gudgeon

پیشنهاد بهبود معانی