گذشتهی ساده:
masqueradedشکل سوم:
masqueradedسومشخص مفرد:
masqueradesوجه وصفی حال:
masqueradingشکل جمع:
masqueradesبالماسکه، رقص با نقابهای مضحک و ناشناس، تغییر قیافه، به لباس مبدل در آمدن، قیافه ظاهری به خود دادن، لباس مبدل
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His kindness was only a masquerade.
مهربانی او تظاهری بیش نبود.
thieves masquerading as doctors
دزدانی که خود را به عنوان پزشک جا زده بودند
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «masquerade» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/masquerade