امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Carnival

ˈkɑːrnəvl ˈkɑːnəvl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun B2
کارناوال، کاروان شادی، جشن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The carnival of Rio De Janeiro is very famous.
- کارناوال ریودوژانیرو بسیار معروف است.
- a winter sports carnival
- جشنواره‌ی ورزش‌های زمستانی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد carnival

  1. noun outdoor celebration
    Synonyms:
    amusement park bacchanal carny carousal circus conviviality exposition fair feasting festival fete fiesta frolic gala grind show heyday jamboree jollification jubilee Mardi Gras masquerade merrymaking orgy ragbag revelry rout saturnalia side show spree street fair

ارجاع به لغت carnival

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «carnival» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/carnival

لغات نزدیک carnival

پیشنهاد بهبود معانی