آخرین به‌روزرسانی:

Facade

fəˈsɑːd / / fæ- fəˈsɑːd / / fæ-

شکل جمع:

facades

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun

(بخشی از ساختمان که از بیرون دیده می‌شود) نما، روکار

The building had a marble facade.

نمای ساختمان از سنگ مرمر بود.

noun

نمای هرچیز، ظاهر، صورت، رویه، برونداد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The unity of the party was a mere facade.

اتحاد و یکپارچگی حزب فقط ظاهری بود.

under the facade of friendship

با تظاهر به دوستی، زیر نقاب دوستی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد facade

  1. noun appearance, often deceptive
    Synonyms:
    look face show front guise pretense semblance disguise mask exterior veneer color false front false colors phony fake bluff put-on frontage window dressing beard
    Antonyms:
    character personality

ارجاع به لغت facade

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «facade» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/facade

لغات نزدیک facade

پیشنهاد بهبود معانی