شکل جمع:
facades(بخشی از ساختمان که از بیرون دیده میشود) نما، روکار
The building had a marble facade.
نمای ساختمان از سنگ مرمر بود.
نمای هرچیز، ظاهر، صورت، رویه، برونداد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The unity of the party was a mere facade.
اتحاد و یکپارچگی حزب فقط ظاهری بود.
under the facade of friendship
با تظاهر به دوستی، زیر نقاب دوستی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «facade» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/facade