حقه، کلک، تقلب
The company's financial statements were full of hocus-pocus, disguising their true financial situation.
صورتهای مالی شرکت مملو از تقلب بود که وضعیت مالی واقعی آنها را پنهان میکرد.
The journalist accused the government of using hocus-pocus to manipulate public opinion.
این روزنامهنگار حکومت را به استفاده از کلک برای فریب دادن افکار عمومی متهم کرد.
تردستی، شعبدهبازی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The magician performed a series of hocus-pocus tricks.
شعبده باز مجموعهای از ترفندهای تردستی را اجرا کرد.
The children were amazed by the hocus-pocus performed by the street magician.
بچهها از شعبدهبازیای که شعبدهباز خیابانی اجرا کرد، شگفتزده شدند.
اجی مجی (دستهای از واژههای بیمعنی که تردستان و جادوگران بهکار میبرند)
The magician waved his wand and said "hocus-pocus".
شعبدهبار چوبدستیاش را تکان داد و گفت: «اجی مجی».
The magician shouted "hocus-pocus" and pulled a bouquet of flowers out of his hat.
شعبدهباز فریاد زد: «اجی مجی» و دستهگلی از کلاهش بیرون آورد.
گول زدن، دست انداختن
My little brother loves to hocus-pocus his friends by hiding their belongings and pretending he doesn't know where they are.
برادر کوچکم دوست دارد دوستانش را با مخفی کردن وسایلشان و تظاهر به اینکه نمیداند کجا هستند، گول بزند.
She hocus-pocuses her friends by pretending to be a mind reader.
او با تظاهر به اینکه ذهنخوان است، دوستانش را دست میاندازد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hocus-pocus» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hocus-pocus