Impotency

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

( impotence ) کاری، سستی کمر، عنن، ناتوانی، ضعف جنسی، لاغری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد impotency

  1. noun an inability (usually of the male animal) to copulate
    Synonyms:
    impotence powerlessness
    Antonyms:
    power potency powerfulness potence

ارجاع به لغت impotency

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «impotency» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/impotency

لغات نزدیک impotency

پیشنهاد بهبود معانی